آموزش در چهار گام، داستان شماره ۱ سطح مبتدی
بخش ۱: داستان:
Daniel Loves the Beach
Every Saturday Daniel and his family go to the beach. They live far from the beach, but once a week the family gets into the car and Daniel’s father drives for hours until they arrive.
Daniel’s parents love the beach. Daniel and his sister and brother love the beach. The family’s dog loves the beach very much.
But it is a problem to go to the beach every week. Daniel’s father gets tired from driving so many hours. The rest of the family gets tired from sitting in the car for so many hours. Daniel’s mother says: “It’s fun in the beach, but it takes too much time to get there and back!”
Daniel and his sister and brother are very sad. They want to go to the beach, but it is a problem. They try to go the swimming pool, but it is not the same thing.
One day Daniel’s parents come to talk with the kids. They say: “We have a problem to go to the beach every week, but we love the beach, and you love the beach, and the dog loves the beach. So we have a solution. We need to live near the beach!”
Daniel and his sister and brother are very happy! Now they live near the beach. They go to the beach every day!
THE END
بخش ۲: یادگیری لغات
Beach ساحل ، کنار دریا
Drive راندن، رانندگی کردن، با وسیله نقلیه بردن
Arrive رسیدن
Parent پدر و مادر، والدین
Tire خسته کردن یا شدن، از پار درآمدن
Sit نشستن
Funخوشی، شادکامی ، مایه خوشی، خوشی آور، خوشایند
Swim شنا کردن
Pool استخر
Solution راه حل
بخش ۳: ترجمه داستان
دانیل عاشق ساحل دریا است
دانیل و خانواده اش هر یکشنبه کنار دریا می روند. آنها دور از ساحل زندگی می کنند، اما این خانواده هفته ای یک بار سوار ماشین می شوند و برای رسیدن به آنجا پدر دانیل ساعتها رانندگی می کند.
پدر و مادر دانیل عاشق کنار دریا هستند. دانیل و خواهر و برادرش عاشق کنار دریا هستند. سگ این خانواده هم عاشق کنار دریا است.
اما هر هفته کنار دریا رفتن یک دردسر است. پدر دانیل از ساعتها رانندگی کردن خسته می شود. بقیه افراد خانواده هم از نشستن تو ماشین به مدت طولانی خسته می شوند. مادر دانیل می گوید:” کنار دریا خوش می گذرد اما رفت و برگشت به آنجا زمان زیادی می گیرد.
دانیل و خواهر و برادرش خیلی ناراحت هستند. آنها دلشون می خواهد کنار دریا بروند اما مایه دردسر است. آنها سعی می کنند هر هفته به استخر بروند اما مثل کنار دریا نمی شود.
یک روز پدر و مادر دانیل می ایند و با بچه ها صحبت می کنند. آنها می گویند:” برای اینکه هر هفته کنار دریا برویم مشکل داریم، اما ما عاشق کنار دریا هستیم، شما عاشق کنار دریا هستید، و سگ ما هم عاشق کنار دریا است. پس ما یک راه حل داریم. ما باید کنار دریا زندگی کنیم.”
دانیل و خواهر و برادرش خیلی خوشحال هستند! حالا آنها کنار دریا زندگی می کنند. آنها هر روز به کنار دریا می روند.
بخش ۴: نکات گرامری
مصدرها Infinitives
ظاهر این لغات شکل فعل هست اما نقش اسم را بازی می کنند
مثال : I like to eat Pizza من پیتزا خوردن را دوست دارم. (من دوست دارم پیتزا بخورم) در این جمله to eat فعلی است که نقش اسم را بازی می کند .
مثال: They try to go the swimming pool در اینجا to go فعل مصدر می باشد.
این گونه افعال با فعل گذشته و فعل استمراری به کار نمی روند یعنی به صورت زیر نمی توان از آنها استفاده کرد:
To went, to going اشتباه است.
اسم فعل Grunds, ing form
این لغات هم مثل مصدرها ظاهری شبیه فعل دارند اما نقش اسم را بازی می کنند.
مثال: playing volleyball at the beach is fun در اینجا playing نقش اسم را بازی می کند که موضوع این جمله است.
والیبال بازی کردن در ساحل خوشحال کننده است.
مثال: Daniel’s father gets tired from driving so many hours
پدر دانیل از ساعتها رانندگی کردن خسته می شود.
در اینجا driving رانندگی کردن، نقش اسم را بازی می کند.
چه زمانی از مصدر و چه زمانی از ing استفاده کنیم؟
ing وقتی استفاده می شود که آن لغت موضوع جمله باشد. اما مصدرها بعد از افعال خاصی به کار می روند مثل:
– forget, help, learn, teach, train
– choose, expect, hope, need, offer, want, would like
– agree, encourage, pretend, promise
– allow, can/can’t afford, decide, manage, mean, refuse
بعضی افعال هم هستند که در مورد آنها چه از مصدر استفاده کنید چه ing معنای آنها فرقی نمی کند. مثل:
begin, continue, hate, intend, like, love, prefer, propose, start
بخش آموزش خوبه دوستم موفق باشی
ممنون دوستم امیدوارم مفید باشه و بتونم بعدا بهترش کنم
ممنونم بابت مطالب مفیدی که قرار میدید!