Travel

Travel

سفرکردن، مسافرت کردن،در حرکت بودن، راهی شدن

to make a ​journey, usually over a ​long ​distance:

to ​move or go from one ​place to another:

example:

we traveled together from Tehran to Tabriz

از تهران تا تبریز با هم سفر کردیم

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

Want to join the discussion?
Feel free to contribute!

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *